not so merry

کیریس مسی  کیریس بسی!

cough cough cough cough cough

نای و مری م  با هم به توافق رسیدن و بولوار وسط اتوبانو ورداشتن، هرگونه ورود ممنوع رو با سرفه حل میکنن
سرفه هام از تناوب به تداوم میل میکنن و...
شهید میشویم

possible scenarios # 7

/:@ متهم ردیف اول به جایگاه..
..
/:@ اسم؟
0>-8  ریز علیُ م!
|8 @  !!؟!    
|:@ اسم کامل؟
0\-8  هااا! خواجوی! ریز علی خاج ُوی.
|:@   شغل؟
0>-8  سیم بانُم! سیم بان.
|:@  سیم بان؟
0\-8  ها سیم بان!
|:/@ هم؟! ... خوب ...   دقیق تعریف کن چی شد اون شب؟ چی کار داشتی میکردی؟
0\-8   ها! مُ داشتم کاج میبریدُم! کاج همسایه!
|: @   کاج؟ کدوم کاج؟ مگه نگفتی سیمبانی؟ (حالا این سیمبانی هر کوفتی هست) چرا کاج می بریدی؟
0/-8 ها برا ایکه  راه تکرار بر خطر بربندُم!
|:/@  بله!؟
0\-8 ها! ایی کاج همسایه دیوس سنگدله بو، گشاد شونشه نگرف زیر او یکی که باد زده بود طوفان زده بود، ها افتاده بود رو سیما! کل ایی برق منطقه ها، قطع شده بود! مام رفتیم او  دکلو درس کردیم، گفتیم ها شاید چطو بشه باز ایطو بشه، گفتیم راه تکرار بر خطر بربندیم!
|:@ خواستین راه تکرار بربندین زدین درختو از پایین قطع کردین و ...
0\-8 ها افتادیم با طبر طق طق طق زدیم، ها واللا ما اصن حواسم نبو ای ریل قطار ازوجا رد میشه!  ایی کاج افتا رو ریل! بعد دیدم  همو دقه یه قطاری داره سوت میزنه میایه! مام هر چی داد کردیم! هوار کردیم! خدا سر شاهده! گفتم ای کتمو دربیارم آتش بزنم بلکه ببینه واسته...
|:@ خوب، دروردی؟
0\-8 خدا سر شاهده سرد بو! خیلی سرد بو دیدم میچچام تو او سرما! بعدم تا ای کبریت اصن بگیره دیگه دیر میشد!
s:<@ بله سرد بود دیر می شد ظاهرا!!!         سیصد و هفتاد و دو کشته و زخمی داده مرد حسابی!!!
...
...
|:@ هیئت ژوری نظر خودشون رو اعلام کنن!

(خیابان پشتیه دادگاه:  
هیییییییییییییییییییییییییااا    هاااااااااااااااااااااااااااااا دودورو دودود!    هااااااااا هیییییییییییییییییییییییییی  هووووووووووووووووو
ریز علی
ریز علی
ریز علیه قهرمان!

ریز علی
ریز علی
ریز علیه قهرمان! هیییییییییییییییییییییییی         هاااااااااااااااااااااااااااااا هووووییییااااااااااا هااااااااییییااااااا     )

...
|:@ هیئت ژوری!!  (هوی! یکی اونو بیدار کنه!) هیئت ژوری نظر خودشو اعلام کنه!


|-:
|:)
|-8
|-:
:]::-:|C
|-:
|;
>}-:
|:
|,
|-:<
s-:/

"تبرعه."

|:@   )):@  ...

|:@ متمهم بعدی! همون که بمب گذاری کرده!
}: نه قربان..  (پچ پچ پچ  پچ پچ پچ)
|:@ چه میدونم ! همون که نارنجک بسته بوده به خودش!
...

ایهام در ایهام

غیر از این نکته که حافظ! ز تو ناخشنودست
در سراپای وجودت هنری نیست، که نیست!

غیر از این نکته که حافظ! ز تو ناخشنودست
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست...

غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنودست
در سراپای وجودت هنری نیست، که نیست!

غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنودست
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست...

lollaby

لا لا لا لایی          لا لا   لالایی   لالا لا لایی   لالا لالایی..
گنجشک خوابید خوابیده بیشه،
قورباغه گایید.. ساکت نمییی شه!!!
لا لا لا لایی     لا لا لالایی          لالا لا لایی     لالا لالایی

homesick

دلم میخواد به اصصصفهاان بر گردم..
O oops!     No!!!I

دلم می خوااد به تههههران بر گردم..
بازم به اون نصصف جهااان بر گر دم...
برم اونجا بشینمممم، تو ماشینم هی گاز و بوووغ...
تازه برفم اومده ه ، به گا برم   ترافیک و دووود...             به گا برم   ترافیک و دووود...

lotium i ergo sum

از تجربیات مشترک جهانی میتوان  "شاشیدن شبا قبل از خواب از بالکن ویلا و مسابقات هر کی بیشتر پروند" رو نام برد

random alphabet picking and the first word in the stream of consciousness writing

شکسته بسته 

شعیب بن صالح

راهیان 

شقایق صفت

آری 

خسته 

مسته

نبودی ببینی

شاید این جمعه

ثریا کشد دیوار 

حریت

ظهور و سقوط امپراطوری های 

سارایوو

حمال

فنا

رضایت شماست

ظوظنقه با ذ ست نه با ظ

کبکبه و دبدبه

قیقاژ

لبالب از سکوت

من از تو تو از من

صابون بی رنگ

شوشتر گردن زنونه

طوطی قند شکن

ذالذالک با کدوم ذ ست؟

غیب گویی از 

کرگدن

قوز بالاقوز قوزی

عنتر یا انتر

طوبا

ظاهر امر که اینطور نشون میده

هر وقت شد

پریا گریه نکنین

گور به گورت  کنن

توانایی جذب مخاطب

راویان

لوسیمی

بربرها بربری میخورند

ناز شصت و دوت

جماع در جمکران

چوسیدن

نعلبکی در استکان

چقدر ذ زیاد داریم ما

ist mir egal

نکته اینجاست که
"به فلانمه"
و
"به فلانمم نیست"
یه معنی میده

oh!!! my eye!!!I

رواق منظر چشم من آشیانه توست...

...

/-'    گاییدی مارو با این پارک دوبلت!!

he said

برای "تاریخ" با دختران "مستقیم"، "بادکنک" را فراموش نکنید!

Great nation crap

خوشم نمیاد سیاسیون آمریکایی تازگیا قبل هر حرف میگن ملت ایران ملتی با فرهنگ  و گذشته است که لیاقتش بیشتر از این دیکتاتوریه و این چیزا..

خوبه که برخلاف گذشته، بین دولت و ملت فرق میذارن اما  این نوشابه رو برا هر ملتی میشه وا کرد خوب!

مثل اینه که به بچه ای که ریاضیات مهندسی صفر شده بگی تو که نقاشیت خوبه و ریاضی دبستانتم بیست میشدی حیفه مشروط شی!

اگرم میخواین حال بدین مثل فرید زکریا که بعد مصاحبه هفته پیش اش با پرزیدنت ا.ن، پنج دقه راجع به تهران حرف زد که به قول خودش تصویر رو رنگی تر کنه، تو اون پنج دقیقه کل امروز ایران رو بدون اغراق و تغریق( ؟!) جوری تعریف کرد که من به عنوان ایرانی حال کردم!

brain drain

به قول حسام دیگه از فرار مغز ها گذشته، شده موندنه اسگل ها!

possible scenarios # 6

یه روز یکی
کوکب خانوم رو
با دهقان فداکار قاطی میکنه ...

1) غذا میپزه میره کل قطار رو نذری میده

2) وسط مهمونا لباسشو در میاره...   بله، او زن با سلیقه و مهمان نوازی بود!

3)   ا ََ َ َ !    کوکب! کوکب! بیا بیا...

      نچ نچ نچ!!
      میگه 120 کشته و بیش از 380 مجروح!    
      آخی بیچاره ها! تو این مملکت اگرم شانس بیارن هواپیما تپ تپ نیفته، قطارا این جوری ...
     نچ نچ نچ!!
     حالا ریزعلی توام گیر دادی ها!  بزن اون کانال سر سفره باید آدم سوخته ببینیم؟     بفرمایین تورو خدا! یخ میکنه!
      آره آقا بفرما!
      بفرمایین! بفرمایین!

4) آره... خلاصه هوا اینقد سرد بود که کبریت نمی گرفت منم دیگه دیدم نمیشه دوباره تنم کردم یخ نکنم!  رفتم دیدم از ریل خارج شده و...  دود و آتیش و ... ازین ور به اونور ازین کوپه به اون کوپه، یه نفرم زنده نمونده بود! تا دیدم یه صدایی میاد، رفتم دیدم این   خانوم زیر یه خروار آهن افتاده...           بعععله آقااا، اینجور شد که ما الانه 29 ساله هر شب شکر میکنیم که سرنوشت این خانومه دسته گل رو گذاشت تو زندگیه ماااا!  کوکب خانوم یه دونه باشه!   D: D: D:
  ای بابا ریزعلییییی ! باز که شروع کردی ! اگه گذاشتی راحت غذاشونو بخورن! بفرمایین تورو خدا یخ میکنه! بفرمایین!

experience

خام بدم،
پخته شدم،
سوختم...

و بعد
ماهی تابه محتوی من رو تو سلط خالی کردند.

Neutrals politics

موشه هیچ کاری نداشت...
فقط در مواقع ضروری به داد طوقی می رسید و وجهه از دست داده رهبریش رو جلو پیروانش بالا میبرد

no coment

حیف...
این نفرت عمیق...
سوزش از زخم های کهنه ای که تازه کشف میشوند...
ای کاش
ای کاش
داوری
داوری
در کار
در کار...

کاشکی
کاشکی
قضاوتی
قضاوتی
در کار
در کار
در کار...

Hasan Agha vs. Hafiz

رخ بر افروز....
رخ بر افروز که فارغ کنی از برگ گلم...
قد بر افراز...
قد برافراز که از سسسرو کنی آزادم...

vs.

تو رو میخوام وگر نه یار بسسسسیار،
گلی می خوام وگر نه خار بسیار
گلی میخوام که در سایه اش باشم
و گر نه سایه ی دیوار بسسسسیاااار

timing

شب هایی که حس میکنی دیگه وقتشه،
صبحش درد عجیبی ازین که باز چشات باز شدن میاد سراغت که نمی ذاره از جات بلند شی..
و فکر میکنی اگه بخوابی تا عصر، ممکنه همه چی عوض شه...
اما زهی خیال باطل

mouse or microbe

دیکتاتوری مردم خود را موش های کثیف خواند، در انتها وی را در چاه فاضلاب یافتند،
حال اگر دیکتاتوری مردم خود را میکروب بخواند، او را کجا پیدا خواهند کرد؟
الف)  همون چاه فاضلاب؟
ب) لای ریش های سید حسن نصرالله؟
ج) تو جوراب احمدی نژاد؟
د)  در حال دست پا زدن در ان و گه خویش؟

Easy come, easy go

 ادیتوران عزیز،
وقتی از کسی دعوت میکنین تو شماره ویژه ژورنالتون مقاله بده،
لطفا کمی زود تر از دو هفته قبل ضرب العجل اطلاع بدین که شماره ویژتون کنسل شده!!
ممکنه یه جوونی سه شب پیاپی نخوابیده باشه که چرک نویس اولیه مقاله اش رو هفته آخری برسونه به دسته استادش!
امضا
دانشجویان دقیقه نودیه،
ظاهرا بی آینده ی ،
هر آن آماده به خود کشیه،
 پس    فر    دا

a Rabit tale

یه  روز   یه    آقا خر  گو شه
 *.*
ر  سید به یه خانوم مو   شه
*.*
مو شه رفت پیشه آقا مو شه
*.*
رید به خر گو شه!!
ههههییی!!
 رید به خر گو شه!

*.*
" ما در ِ مو شه رو  غااا  یییی  دم!!"
*.*
" مر تیکه مو شه رو  غااا یییی دم!!"
*.*
" منم میرم پیش خر گو  شا! "
*.*
" میرینم به  مو شا!"
هههیییی!
" میرینم به مو شا!"

Neutrals patriots

موشه هیچ کاری نداشت...
مشکل رو از حمله عرب های سوسمارخور میدونست و فَروَهَر از سر و روی خودش و در و روی خونه ش می بارید وعقیده داشت یه روزی دوباره قدرت اول منطقه که نه جهان میشیم.

Neutrals poetry

موشه هیچ کاری نداشت...
ولی داشت تلاش میکرد سه دفتر شعر از چس ناله های عاشقانه اش رو چاپ کنه

hidden sacred ideology

به شیشه های خیابوناتون عکس پرنده میزنید و از مرگ تصادفی نجاتشان میدهید
تا یادتان برود ناهار چی کوفت کردین!!

Neutrals simple lives

موشه هیچ کاری نداشت...
باباش قول داده بود اگه دیپلمش رو بگیره براش یه مازاراتی بخره

fly with the wind

هر چه بادا   باد!
هر که دادا   داد!

circumstance

شرایط
شرایط
ایجاب
ایجاب
میکنه
میکنه


شرایط
شرایط

میکنه
میکنه

planed her entire life

بینندگان عزیز بعد از ملاقات با "زیرک" در یکی از جوب های میدان ولیعصر در هفته گذشته،
امروز در برنامه "در جست و جوی کودکی" میخوایم به سراغ یکی دیگه از شخصیت های دوره کودکی هامون بریم،
....
خوب ..        اینم دفتر مدیریت کتابخانه ملی........
سلام خانوم!
سلام.  بفرمایین؟  امری داشتین؟
از برنامه "در جست جوی کودکی" مزاحمتون میشم، شما خانوم "کبری مصمم" هستید؟
|:

a smart mouse

همه هنرش جویدن بند دام های کبوترا بود!
اما بهش میگفتن "زیرک"،
چون میدونست باید ارتباطش رو با طوق قدرت حفظ کنه..

Pilosopy

خندم می گیره از آدمایی که هنوز انسان رو به مثابه یک حیوان با همه سادگی و پیچیدگیش نگاه نمی کنند
بعد می شینن فلسفه می بافن با عقده های زبانی زیاد و علم جهانی اندک و کلماتی بس کلفت!!!
اسم خودش رو  فیلسوف و اهل نظر هم می ذاره
چس فلسفه های 2000 تا 300 سال پیش رو نشخوار کردن اونم با اسم های بزرگ

Neutrals social work

موشه هیچ کاری نداشت...
چند ماه یه بار یه عکس بچه 70 گرمی آفریقایی میذاشت مینوشت
 "دت ایز سُو سَد"

Boyfriend material

هازبند متریال هستم بیست و نه ساله از برلین
جون به جونمم کنن همینه

Neutrals secret lives

موشه هیچ کاری نداشت...
در پس ِ پستو با منوچر رابطه داشت، ولی برای حفظ ظاهر در یک جامعه هوموفوب، خودش رو عاشق خاله سوسکه نشون میداد

Neutrals Hobbies

موشه هیچ کاری نداشت...
میرفت اعدام تماشا میکرد

not proud

کلا به چیزی که دست خودتون نیست نه افتخار کنین نه ازش شرمسار شین
یکیش ملیت

Neutrals prestiege

موشه هیچ کاری نداشت...
اما همه شعرای مولوی و اوشو رو حفظ بود، کلاً عرفان زیاد میرید

Neutral politics

موشه هیچ کاری نداشت...
عقیده داشت این مملکت یه دیکتاتور مثه رضا خان (جمشید جم) لازم داره بیاد همه چیو درس کنه و مردم جنبه دموکراسی و آزادی رو ندارن، واللا!

TED

*طا .  دا *

* و من یدری ما هو "TED" *
* قالهم،  اوصیکم به TED  *
*و لا اکراه فی الTED*
* ولکن الذین تناظر التددّ بینکم بالکمال، تعلم علیما، انکم لا تعلمون*

Neutrals activism

موشه هیچ کاری نداشت...
ولی رگ گردنشو میداد مبادا خاله ی جاسم یه بار اشتباهی به خلیج فارس بگه خلیج!

Hang over 3

صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز...
...
|,        هممم...
|-:[      یکی از بچه ها نیست!
 |-,     همممم... شاید رفته خوب..

 |-:[    نه بابا موبایل و کیفش اینجاس..
 ] -:>  کفشاشم هنو اینجا دم دره...

|-; هم!؟

Neutrals-Dictatorship relationship

موشه هیچ کاری نداشت...
فقط عاشق شده بود...

learned as a kid

طوقی به ما یاد داد
حتی اگه یکی از کبوترا عقل کرد و خواست طناب رو با توکش پاره کنه و به بقیه هم بگه همین کارو کنن،
به تندروی و انقلابی گری و ... متهم میشه،
باید با صعه صدر 100 سال هم که شده منتظر شه،
تا رهبری پیدا شه طوق دار!
 صبر داشته باشه تا تک تک کبوتر ها به شعور سیاسی اجتماعی فرهنگی برسن
 با هم به "وحدت" برسن،
شرایط محیا شه،
بلکه شاید به حرف رهبر فرزانه طوق دارشون که خیلی طوق داره و طوق داشتنش خیلی مهمه تو این داستان، گوش کنن،
همه باهم پریدن و شکارچی نزد ددر دودورشون رو یکی کنه!
در نهایت بعدن برن رفیق طوقی بند هاشون رو باز کنه،
اگه زنده موندن...

the shit hole im comin from

به گزارش خبرگزاری WTF،
دادگاه نهایی هر پنج متهم پرونده را محکوم دانسته و رای به 20 سال محرومیت آنها از اعمال شاقه داد.
همچنین قاضی پرونده  حکم 11 سال "خدمت اجباری اجتماعی" در زمینه امر به معروف و نهی از منکر از طریق تجاوز به دختر پسر های مشکوک به رابطه نامشروع، را به سه تن از مجرمین پرونده ابلاغ کرد.

Oral lullaby

سر آن ندارد امشب که بر آید آفتابی...


 |-8 /  
 |,           باز زل زدی به سقف!؟
 ]-: /     هوم...
 |; /       چی تو این سقف هست که اینجور زل میزنی توش شبا؟
 |-: /  همه گذشته و آینده..
[-;  الان یک "حال"ی نشونت بدم که گدشته آینده یادت بره   بگیری راحت بخوابی..
D-:   اِ !  نه!   نکن بی حیا!...     آه....آه ه ه ه ....آه .......................................

Anti-counterfeit

هر چی که مینو داره،
نشانه مینو داره!

Vaginismus

تنگ بازی;
کنایه از رفتار های یک تنگ،
به تاخیر انداختن همخوابگی،
سرد مزاج نمایی،
سرد مزاجی،
مریم مقدس مآبی،
آب نمک خواباندن،
بازی دادن،

لغت نامه ده بابا تنگی را چنین توصیف میکند:
تنگ، کسی که دامن کوتاه میپوشد و روسری روی پایش می اندازد و موذب، همه مرد های اطراف خود را هیز و چشم ناپاک میداند!


مثال :
 "تا لب چشمه بردن و تشنه برگردوندن"
 "دوس پسر هفت سر،  رختخواب هیچی"
"دوس پسرا طبق طبق، بوس بغل نه!  کون لق!"
"تو تنگی میکن و فاصله انداز  ***  که ترشیده شدی هیچت ندند باز"
"عشق بازی کن، که تنگان پستند  *** تنگ بازان خودکفا دستند"
" تا توانی دلی به دریا زن  ***  تنگ بازی هنر نمی باشد"
"زاهد و عاشق پی تنگی و پاکی، رسم و نام    *** در طریق عشق تنگی بس حرام است! ای حرام!"

who are u making love to?!?I

سی و دو سال که هیچی ، 8 قرن گذشته هم هرچقد تلاش کردن و بکنن
 با ماله های چس عرفانی رنگ و لعاب بهش بدن،
یه تیکه هایی از غزلیات رو با هیچ روسازی زیرسازی نمیشه هیچ جور دیگه ای قالب کرد!

طرف،  راست!!!!   شاکی که باید الان پاشه بره وضو بگیره نماز صبح و اینا!!

امشب سبکتر میزنند این طبل بی هنگام را        * * *      یا وقت بیداری غلط بودست مرغ بام را
یک لحظه بود این یا شبی؟ کز عمر ما تاراج شد!  * * *      ما همچنان لب بر لبی، نا برگرفته کام را

my keys; one stolen, one lost

دو نوع گمشدن هست:

یکی اینکه نمیدونی کجا گذاشتیش،

این خوبه چون امید داری که فقط مشکل از حافظه توئه و یه روز یه موقع یه جا یادت میفته یا خودشو نشون میده و خلاصه پیدا میشه، اعصاب خورد کن هست که میدونی ولی نمیدونی، اما امید توشه ، خوبه.

مدل دوم اما جسم مورد نظر کلا نیست، یه جا افتاده، یه جا در رفته ، یه جایی کاملا مستقل از افعال و کرده های تو و خارج از حیطه حافظه و منطقت!

حافظه دستگاه ضبط نیست! سیستم سیمولیشن بر اساس داده های اندک پیرامونه گذشته و "حال" هست،

 حافظه باز به یادآوری اتفاق افتاده ها نیست، بازسازیه سناریوست!

برا همین ، یهو فکر میکنی ! ئه! یادمه! اونروز اونجا گذاشتمش تو اون جعبه هه رو میز، آره دقیقا! بعدم جعبه رو اومدم بذارم بالای کمد، افتاد از توش بیرون، دوباره گذاشتمش توش! آره......برم ببینم .....بعد میری و میبینی اصلا تو جعبه نیست جعبه هم بالای کمد نیست!  یادت میاد که تو کشو لای برگه ها بود، یا تو جیب اونیکی کتت یا.... کاملا واضح و با جزئیات هم یادت میاد، مطمعن!

اما هیچ جا نیست!

این سراب و شبیه سازییه که مغز میکنه تا همه سناریو های ممکن رو بررسی کنه، اما به خاطر آموزه های اشتباه رایج و "حکم شناخت جمعی" درباره حافظه ما اون رو با ضبظ شده های گذشته اشتباه میگیریم و تا مدت ها تو سناریوی "گمشده 1" میمونیم..

تا یه روز ...

بعد از مدت ها گشتن و وا دادن، به حالت دوم شیفت میکنیم! میفهمیم که لزوما این ما نیستیم که یادمون نمیاد، بلکه به معنی واقعی کلمه "گم" شده، از جیب از کیف افتاده، رفته لا آشغالا انداختیم دور یا ...یا...یا....

و اونروز...

با غمی افزون به سیاهیه این جهان فانی ایمان میاریم...و حاضر به پرداخت هزینه احتمالی اون گمشده میشیم.

اینجوری.

3000000000000

اگر "آدم"
از همون اول یک میلیون و دویست و پنجاه حقوق ماهیانش رو پس انداز میکرد....
الان میزد ددر دودوره اونیکه میگه "کش ندین" رو یکی میکرد
 که نمیذاره اونایی که ره دویست هزار سالش رو یه شبه رفتن مورد پیگیری قرار بگیرن!

4gt about the shits

اون لحظه ای که وا میدی...
میری میشینی یه سیگاری روشن میکنی..
با تمام درد وجود با یه لبخند مصیبت وارده رو به فلانت میگیری...( یا به فلانتم نمی گیری)
اون لحظات،
شور و نور معنویه خاصی داره

prayer

خداوندا..
رزمندگان اسلام را بفرما!

OoosShoot: new age regurgitation

به آب نگاه کن، و تمامی هستی را در آن ببین،
نانو و کوانتوم هم همین را میگوید...
حرف مشترک مسیح و بودا و علی و کنفسیوس و ما ...همین بوده

اوسشو

silence of the couples

شاید این هفته بگاید..
شاید...

china

چینی ها صبح زود می آیند
چینی ها عصر به خانه نمی روند،
میروند خرید،
با کیسه خرید برگشته دوستانشان را صدا کرده،
 در آشپزخانه شرکت میپزند و شام می خورند و
به آزمایشگاه هایشان باز می گردند،

شاید 50 سال بعد،
نوه های مهاجرت کرده از غرب به شرق مان،
بنویسند
آلمانی ها و فرانسوی ها و انگلیسی ها و ... صبح زود می آیند و عصر به خانه نمی روند و .... نگاه غمگینشان چینی هایی را دنبال می کند که عصر به خانه هایشان و جشن هایشان می روند...
و  ما و نوه هایمان...

easy going broken man

شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش...
....

,;-*  Désolé monsieur!  Nous avons seulement vin rosé!!

\-:  هممم..

/-:] همممممممم....

*-: سَ مَرش...  س ِ بُن! 

"strong sounding "weaks

آره، حق با توئه!
خود کرده را تدبیر "هست"،
باید بری بگی اشتباه کردم، پشیمونم،
 بعد یه دل سیر بهت برینه با اوکی بودنش و به فلانشم نبودنت!

بعد بری ببینی با بقیه ان و گهایی که به هم زدی چه تدبیری می خوای بکنی!

OoosShoo Shit v.s traditional bullshit

اون پیرزن دهاتی ناآگاه ساده دلی که میره پیش آخوند دهشون استخاره کنه
شرف داره به تو
دختر به اصطلاح تحصیل کرده ایی که گرفتار عرفان شرق و غرب و اوشو و کوانتوم و ... هستی و میری از گوروت یا فالگیرت نظر میپرسی!

اون کاسه  و محتویاتش یکیه، میدونه آدم با کی یا چی طرفه، و دوره اش رو به زوال و پایانه
اما تو خطرناکی، بیماریه پست مدرنی هستی که باید خستگی ناپذیر باهات جنگید

our lives

می میریم...
هر روز کمی بیشتر از روز قبل....

in praise of suicide

    چیزی شده؟
    نه...    فم فم فم ....
    هوم؟
   ... بیست و هشت نه سال پیش، یه لک لک پیری بود،   دید یه خانوم و آقای جوون سخت به عشق بازی مشغولن..
         با یه لبخند مهربون راهشو کج کرد، همونجا فرود اومد...
  هم!؟
  ... بعید می دونم روزی شنیدن خبر خودکشیه دخترکی (همرنگ خودت)  بعد از یک ماه  کلنجار با غم خودکشیه دوست پسرش (هم شکل خودت) بعد از آزاد شدن از بند سیاسی زندان رو با تک تک سلول هات و اشک هات تجربه کنی...
 لک لک تو یه جا دیگه فرود اومد...

My people

این ملت رو میشه از مثل ها و مطل های کوچه بازاریشونم فهمید:

د آخه اگه "قرمساق کم فروشه"، چرا با این همه عشوه و ناز باز میری پیش همون خرید؟!؟!
تازه ازش "یه ربع" وقت سرویس هم میخواد!!

Hijab double standard

بالاخره یک بام و دو هوا که نمیشه،
یا حجاب اجباری برای زنان تو قرآن و سیره اومده یا نیومده،

من قلم دولبه (بخونین شمشیر) دستمه،
اگه بگی اومده و تو به حکم صریح اسلام حجاب داری،
میرم سراغ اپولوجیست های اسلامی که میگن نیومده و اسلام دین آزادی و حرمت زنان و ایناس...

اگه بگی نیومده،
میام سراغ تو و بقیه حجاب داران و حجاب دوستان که پس واسه چی گذاشتین یا دفاع می کنین؟

Road trip

دل می رود ز دستم، صاحبدلان خدا را ...
...

0>-:  بچه که نیستی دیگه بابایی!  یکم دیگه نگه دار،  زده 20 کیلومتر تا بین راهیه بعدی...
s-:  هوم....

Hang over 4

صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز...
...

|,      هم ممممم...
|-:[   پاشو ! یکی تگر زده!
|،     هم ممم.

|-:[   رو کپه لباس بچه ها،  رو تختت!

|-,    همم....!         |-8  هممم !!!؟

Google orgy

گوگل ِ آی فونش پرسیده "الان کجایی؟"
نوشته "تو تخت"،
بعد گوگل زده " 12 نفر دیگه هم هم اکنون همونجان!"
|: 

Secret Army

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند...

بار ها و بارها این سناریو رو مرور کرده بودیم، همه بچه ها اتوماتیک میدونستن چیکار باید بکنن..
شهاب پرید مموریه پرینترو پاک کرد،
رضام سه سوت خودشو رسوند به اطاق پشت دخل و ویروسی رو که داده بودیم انانیموس برامون بنویسن رو همه ی لپتاپا ران کرد،
سعید و مینا همه فولدرا و کاغذا رو ریختن ته تنور سنگی،
سارا دو خط سیم کارت شبکه رو گذاشت لای دو تا خمیر پیتزا و کرد تو فر،
علی قرصای پشت لب رو بین بچه ها پخش کرد،
و من اسلحه ها رو تو سیفون و قالبای یخ تو فریزر جاساز کردم و فقط یه تیزی کوچیک دادم سارا زیر مانتوش آماده نگه داره، خودمم ساطور خوش دسته رو دم یکی از میزای دم دست گذاشتم و رفتم در رو وا کنم...

loud & clear

رباب و چنگ به بانگ بلند میخوانند..
..
..
...
.....
یکم اگه ممکنه کمش کنین مریض داریم... ممنون.

nostalgia

شاید این جمعه بیاید
شاید

morning after

پریشب (یعنی پری صبح) بعد پارتی رفتم خون دوستم که نزدیکتره خوابیدم، ظهر پاشدم دیدم میز صبونه چیده خدا با نون تازه...
عصرش یهو خیلی جدی جلو بقیه بچه ها گفتم ببینم تو مطمعنی دیشب هیچ کاری با من نکردی؟ آخه صبح خیلی عاشقانه صبحونه چیده بودی!!
 دوستای خوبی داریم،  با نون تازه!

Pretty.huge.Dick

پس از 4 5 هفته محاسبات مزخرف سخت و اندازه گیری و حدسیات و فکریات و باز اندازه گیری و باز محاسبه و باز محاسبه و باز محاسبه و باز محاسبه و باز.... و 24578003 کیلو-آی کیو  سوخته...

در همین جا اعلام میدارم که بیخیااال شدم
  آلتم توت  "لایه درونی سلولوزی" و تو جذب آبت و درصد وزنیت و چگالیت و مدلینگ میکروفیبریلت و  اون کون پوروسه متخلخلت
!!!!

OooShoo shit; the companion

در این کور راه زندگی
همسفری را برگزین
که در میانه راه
 نیمی از ره توشه ات را برندارد ببرد با رهرو دیگر
و بعد سر هر ماه با مامور بباید توش-ماهیانه اش را بستاند
و برود با همراه آن ماهش به عیش



می خوای هم کلا برنگزین! همینجوری باهاشون قدم بزن فقط 

signs

داشتیم پشت سرش حرف میزدیم،
 چشممون به در خشک شد و یهو نیومد تو!!
حرومزاده!!

find the right size pot

حجم دقیق معده رو
فقط اونایی میدونن
که بارها بعد آخرین شات
تو شعاع یک متریشون دنبال وسیله مناسب برای سه دقیقه آینده محتمل میگشتن

possible scenarios # 5

یه روز یکی
دهقان فداکار رو
با پطرس فداکار قاطی میکنه ...

1) پطرس خواجوی هستم دچار دوگانگی فرهنگی

2) لباساشو در میاره آتیش میزنه که تا صبح  دم سد   بید بید نلرزه

3) می ره همه مسافرای قطار رو انگش میکنه

4) میره تو باجه و با شنل و لباس تنگ "F"  نشان میاد بیرون، بعد با مشت گره کرده رو به جلو پرواز میکنه میره قطار رو بلند میکنه از مسیر خرابیای ریل، میبره میکنه تو سوراخه سد!

love hate dilemma

....حالم از اون موجودات سبز کرم مانند لزج به هم میخورد و باید درشون میاوردم...بعد میمردم برا لوبیا پلو، هنوزم گرم و سرد و دوباره گرم شده ش رو به هیچ چی نمیدم.
....تنها چیزی که ازپیتزا باید دور ریخته میشد، اون چیز های تلخ ترش شور سبز رنگ نیم پخته بود، عق بود.... زیتون از همیشگی های یخچالمه.
...فسنجون یک اختراع غلط و مخترعش یک بیمار روانی بود از دید من، شیرین؟ غذا؟ ترش؟ ملس؟ روانی!!!  تقریبا از هر سه بار رستوران ایرانی یه بارش فسنجون سفارش میدم.


یعنی میخوام بگم آدما و سلایقشون میتونه تا اینحد رندوم و بی ثبات باشه

OoosShoo shit

حقیقت را آنچنان که هست بپذیر
و دیگران را آنچنان که هستند به تخم خود پندار

Santimantalism #1

اینایی که همچی مدرن و خوشگل هم میزنن
 اما غیر از شیر کردنه آهنگ داریوش و حمایت از نام خلیج فارس
 همچی می گن ما به سیاست کار نداریم رو
باید داد کرگردن بکنه یا با تخفیف کانگورو!!

غرقنا!! غرق!!
اگر هم اهل عرفان شرق و آمریکای جنوبی و چاکرا و درویش و .. باشن یا ماه رمضونا عرق رو بذارن کنار با یه احترام خاصی روزه بگیرن یا بگن من برا سلامتی و تمرین و درک فقر و اینا اینکار رو می کنم،
باید داد کانگورو و کرگردن باهم تریسام بزنن باهاشون!!!

Montpellier

از هتلم (خونم) تا کنفرانس یه سیگار راهه.
کوچه پس کوچه های بلند و کوتاه و کهنه ی فرانسوی ، خاص مونتپلیه.
نمی دونم چرا تازگیا مسافت های کوتاه رو با سیگار میسنجم، مثلا از فلان مترو تا خونم یه سیگار راهه اما از اونیکی سیگارت تموم نمیشه، از قطار تا موسسه هم تقریبا یه سیگار راهه،
به هر حال از خونه که اجاره کردم تا سالن کنفرانس یه سیگار راهه.

هتل زیادی گرون بود، دلم برا استادم سوخت ، برا تجربه، خونه گرفتم، یه آپارتمان تخت بزرگ و حموم و توالت و آشپز خونه نقلی با قابلمه  دیگ آویزون از سقف، زیر خاکی!!   پنجره ها ،دو دره ، مثل خونه مادر بزرگه با قلف آهنی گنده!
وسط وسط وسط شهر قدیم! دهه سی! خونه خوفیه، مخصوصا راهروش! 

اما حس خوبیه! شراب صورتی فرانسوی هر شب!

بسیار دل انگیز! بسیار گرمه فقط! اما همونیه که از فرانسه انتظار میره! فوق العاده!
غذای خوب، شراب خوب، مردا و زنای خوب! اینا چرا و چجور کار میکنن پیشرفت میکنن من نمیفهمم!!

F.U.B.A.M

نکنید!!!
ازواج نکنید!!
از قدیم می گفتن شب عروسی و روز به دنیا اومدن بچه یه جورایی رویاییه و خاص و یه باره.
نکنین!!  بذارین همونجور رویای بمونه! خرابش نکنین.
یه روزی حسرت می خورین (یا می خندین؟) که اون تک کارت تون رو به افتضاح ترین جور مشکل سوزوندین!!
مثل حس بازیه "جنگ خیابانی"  sega میمونه که وقتی فقط یه "پلیس کال" داشتین و اون رو یهویی بی دلیل مصرف میکردین!!
یا مثل غول چراغ جادویی که یه بار بیرون میاد و شما تک آرزوتون رو حرومه یه کوفته ی نپخته کنین!!!
یا مثل یک بار زندگی که دارین و یه جورایی جوری میرینین توش که تا آخرش هر چقدم هم بزنین، بوش نخواهد رفت!

possible scenarios # 4

یه روز یکی
کوکب خانوم رو
با پطرس فداکار قاطی میکنه

1) پا میشه همه مهمونا رو انگش میکنه

2) اوا کوکب جون؟! ا ِ  زشته جلو مهمونا دستت رو ازونجات در آر!

3) حواسش به مهمونا و ماست و ترشی و اشکنه و اینا گرم میشه سد رو یادش میره کل ده رو آب میبره

4) خونسردی خودش رو حفظ میکنه، موبایلش رو در میاره زنگ میزنه 125 (110؟!) میگه سد نشتی داره، بعد بر میگرده خونه به مهمونای هراسون گشنه پشت در میگه چیزی نیس زنگ زدم بیان درس کنن سد رو، شما بفرمایین سفره رو بچینین، بعدم زنگ می زنه چلوکبابی سر کوچه پونزده سیخ کوبیده و گوجه بیارن

possible scenarios # 3

یه روز یکی
کوکب خانوم رو
با حسین فهمیده قاطی میکنه...

1)  نارنجک میبنده میپره وسط سفره

2) غذا میپزه می بره تو تانک دسته جمعی میشینن افطار میکنن

3) رهبر ما زن با سلیقه ای بود

4) رهبر ما آن زن با سلیقه ی سیزده ساله ای بود که غذا پخت برد دم در تانک عراقیا اونام اغوا شدن درو وا کردن بعد نارنجک بست پرید وسط سفره شون

French

از دیگر اشتراکات فرهنگیه ما و فرنگ (همون فرنس) همین که
بوس سلاممون سه مرحله ست،  چپ راست چپ.

بوسه مون هم سه مرحله ست، بالا پایین بالا.

have done it once

هر چقدر هم زندگی امروزت خوب باشه،
وقتی یک بار مرده باشی
دیگه زیادم فرقی نمیکنه
مردی

Quit Quiting

دنیا دو روزه
حالا یکی اومد براش مهم نبود 1.75 روزش رو باشه

یه ضرب المثل روسی میگه
 "اگه ودکا نخوری سیگار نکشی، سالم میمیری"

possible scenarios # 2

یه روز یکی
پطرس فداکار رو
با حسین فهمیده قاطی میکنه...

1) سد رو مین گذاری میکنه

2) انگشت میکنه لوله تانک

3) میره تو تانک همه عراقیا رو انگش می کنه

4) رهبر ما آن طفل سیزده ساله ای بود که انگشت میکرد؟

possible scenarios # 1

یه روز یکی
دهقان فداکار رو
با حسین فهمیده قاطی میکنه...

1) طبیعتا طبق اون جوک قدیمی نارنجک میبنده میره زیر قطار ؟

2) لباساشو در میاره میره تو تانک پیش عراقیا ...

3) رهبر ما ریزعلی ست

4) خونسردیش رو حفظ میکنه، حواسش که سر جاش اومد، چون شعور داره نارنجکو پرت می کنه زیر تانک، نمی بنده به خودش!   بعدم با ا َپ جدیدش سیستم اعلام خطر قطار و ترمزش رو از دور اکتیو میکنه!

Brain Drain

چاق بشم  چله بشم
بعد میام تو منو بکن


کور خوندی داداش!
خودتو جرم بدی!
ما ها دیگه اونجا برگرد نیستیم.
کدو قلقله زن یادمون داد که اگه حتی شده وثیقم بذاری،  گرگ رو باید پیچوند!

Tehran 2025

" این کتابو میبینین!؟   هزار تا ادای آزادی هم در آرن و درآرین خیلی تونستین این 5 سال گذشته رشد کنین، شده این که این خوشگل ریش درویشیا که باهاشون میرین کوه استاد استاد میلیسین علوم انسانی دستشونه،
همونا که مولوی رو نشخوار میکنن،   نشخوار میکنن، نشخوار میکنن،  نشخوار میکنن،
این کتاب درس من نیست! کاری هم ندارم خوشتون میاد یا نه! آموزش گفته یا نه! اگه با من ورداشتین، این کتاب من نیست!
این سومین ترمه  دارم اینجا ارائه میدم، تا وقتی 3 دقیقه بعد از انتخاب واحد 100 تا جا پر میشه، همینه!
حس من به اینکه آیا به بحث ها ، که هیچ ربطی هم به هرزگویی های این پیر فلاسفه ای که این تو نوشته نداره، علاقه داشتین یا فهمیدین یا بهش فکر کردینه که نمره این ترمتونه، بحث سه نفره یه ساعته داریم آخر ترم، میاین سه تا سه تا میشینیم حرف میزنیم،
اگه به هر دلیل عقیدتی یا گشادیسم یا هرچی نبودین تو بحثا یا نخواستین یا هر چی، می تونین امتحان کتبی بدین از همین کتابه، اما اگر اگه اینو انتخاب کردین، باید بیست شین، نوزده نیم هم میفته...
حالا به جای این که با این قیافه بهت زده وای خاک به سرمون شد به من نگا کنین به اطرافتون نگاه کنین.. ترم قبل هم یه کلاس الف سه دادن، هفته سوم مجبور شدن سالن بدن که بچه ها رو زمین نشینن!
از خود راضی هم خودتونین،
 اگه بدونین تو زندگیم چه گها که نخوردم، عمرا فکر نخواهید کرد که از خودم یا زندگیم یا وضعیت امروزم راضیم، ولی از کورسی که اینجا ارائه میدم ، چرا، راضیم.
ترم پیش 84 نفر برداشتن، 18 نفر کتبی دادن که  15 تاشون افتادن!  از همین جلسه اول برای بردن تز فوق و دکترا تون تو این گروه خیز بردارین.
زیر خاکی نیس که هر چی قدیمی تر به به اش بیشتر، یا شعر نیس که با شعر فلان قرن هجری بخواین بفهمینش...
به دین و آیین و فرهنگتونم کاری نداره، چه 50 سال چه 1500 سال چه 5000 سال پیش، کهنه است!
متاسفانه در حدی نیست اینجا که بگم با مقاله های روز پیش برین، اما خودم سعی میکنم کتابخونه رو 3ماه یه بار به روز کنم که آخرین کتب آدم حسابیای روز رو دسترسی داشته باشین، سه نفر باهم میتونن یه کتاب از لیست کتابهایی که گذاشتم رو بگیرین، که هم به همه برسه هم بشینین تو سر کل همدیگه بزنین.
احترام به هم میذاریم اما نه به عقاید و بحث های مطرح شده، بی رحمانه به استحزا و نقد می کشونیم همو
اشتباه مجازه قطعا ، که خلاقیتتون بسته نشه، اما رو گلواژه هاتون پافشاری نکنین برین بخونین ببینین چرا بهتون خندیدیم که دفعه بعد بتونیم دوباره از نظرای جدیدتون استفاده کنیم.
بحث فلسفی نمی کنین سر کلاس یا بهتره بگم بحثی که خودتون فکر میکنین فلسفیه اینجا نمی کنین چون معمولا نشخوار کج فهمی های قلمبه گویان رو جای فلسفه حض میبرید!
  یه رب از جلسه کلاس مشابه تو هاروارد رو هفته دیگه با هم میبینیم که نحوه فکرکردن رو یاد بگیریم، اولین چیزی که باید یاد بگیرین اینه که متاسفانه حتی یاد گرفتن رو هم بلد نیستین!
 منم اگه کارم تموم شده بود و قرار بود درس بدم و نیازی به فکر کردن نداشتم، الان ویلام تو ایتالیا بودم.. نه اینکه سالی ده بار برم کنفرانس اینور اونور دنیا نظریه های خدایان همسن سال شما رو بشنوم! اون دو سه تا کتاب و نظریه ایم هم که این ور اون ور میشنوین می خونین بهش میگن نظریه! نه وحی!
 فکر میکنیم اینجا دورهم!  با هم!
مبنامون هم فکت ها هستند، یا هیپوتز های خیالی بر مبنای فکت های حقیقی! بازم تاکید میکنم اصرار بر گلواژه های قدیمی نکنین مگر حرفی امروزی برای گفتن داشته باشین!

اگه سوالی نیست
از همون آقایی که  تاپ قرمز پوشیده بهش می خوره اسمش یاور باشه شروع کنیم
چرا واحد "شناخت انسان" رو برداشتی؟؟! "

porcupine love

"می دونی جوجه تیغی موقع جفت گیری چیکار میکنه؟!؟!
؟!؟!
 دقت میکنه آقا دقت!! "

Basterds

زشت ترین رفتار
"وقاحت"

entangled tranquil sleep

دانشمندان آلمانی پس از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیدند که لذت خوابیدن روی پای دوست دخترها در مردان با لذت خوابیدن روی سینه دوست پسرها در زنان برابری می کند.
(( ما خودمان هم در ابتدا شگفت زده شدیم! کی فکرشو میکرد این دو پدیده همسان باشن؟ حتی محتاط ترین نظریه پردازان هم فکر نمی کردن که لذت رو سینه خوابیندوندن بتونه با لذت رو پا خوابیدن برابری کنه!  فوق العاده بود! فوق العاده! )). اشتفان توختنبرگ از موسسه تحقیقاتی اشلاف بولتزرگهاین در ادامه افزود: (( ما به مدت سه سال خواب و رفتارهای صبح روز بعد از صکث 754 جفت کانگورو و 69 جفت کرگردن (بیچاره ها در حال انقراضن و همینن کلا ً) رو بررسی کردیم، داده ها حاکی از این بود که در کنار شواهد محکمی چون لبخند ملیح "آرامش زده" ی کودکانه هنگام خواب،  شادی و شنگولی پس از بیداریه وصف ناپذیری نیز در این گونه ها مشاهده شد". ینز ریخرمایر در تایید سخنان همکارش تاکید کرد که یافته ها پیرامون اینگونه  رفتار های "آرامش زده" یا "فرح بخش" درمقایسه با رفتار نمونه های شاهد که روی بالش، سنگ یا  تنها خوابیده بودند، استاتیستیکلی سیگنیفیکنت بوده".

Gaya

اگر پانداها منقرض شن...

شاید دیگه نشه همچین گونه ای رو با اون همه چیز های احتمالاعجیب غریبش بررسی علمی و کشف و تحقیق کرد و حیف!!

شایدم یه داروی درمانی یا شیوه ی که از فلانه پاندا گرفته میشه رو از دست بدیم!

شاید شانس فرگشت پاندا ها به یه موجودات خفن اعجاب انگیز در ایچیک میلیون سال دیگه از بین بره!

شاید اکوسیستم اون منطقه به هم بخوره و چندید موجود دیگه هم نابود شن (متن رو از اول با نام اون موجود منقرض جدید بخونین)!

شاید اکوسیستم به هم خورد  و مثلا ملخ ها زیاد شن یهو همه گندم منطقه به باد بره مردمش قحطی بگیرن!

یا سوسکا کم شن و گرگا زیاد و گاو ها کم و کرگدن ها زیاد و ...

شاید...

در همه این موارد،

 در بدترین حالت،

این ماییم که به غا میریم!!!

زمین،

تا بوده بوده،

 ازین انقراض ها اینقققققققد دیده که به فلانشم نیس!

قر اضافیه دلسوزی برا زمین و محیط زیست ندین!

باید حواسمون به محیط زیست باشه، که خودمون به غا نریم!

بی خود قضیه رو فراروانی و سانتیمانتالی و گوگولی و ایدئولوژیک نکنین!

آورین.

embarrassed

سهمگین ترین درد انسان
 "شرم" 

Hang over 3

• صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز....
• ...
• 
  
• |,  هممم...؟
• 
  
• |-:[    مهمونا همه پاشدن!    شراب که نه، صبحونه میخوان...
• 
  

poor kid

دینت تا موقعی حوزه خصوصی و حریم شخصبته که
            بچه 6 ماهتو ندی دس به دس که تو میکروفن عر بزنه ادای علی اصغر در بیاره بقیه هم عر بزنن باهاش

دینت تا موقعی حوزه خصوصی و حریم شخصبته که
            دختر 3 سالتو چادر سرش نکنی دولا راس شدن یادش بدی تو خونه بدم صداشو ظبط کنی بگی قربونت برم

دینت تا موقعی حوزه خصوصی و حریم شخصبته که
            بچه 5 سالتو نبری کلیسا تئاتر "lord loves you" ببینه که توش جهنم رو نشون میدن، بد تا دو ماه شبا جاشو خیس کنه

دینت تا موقعی حوزه خصوصی و حریم شخصبته که
            به بچت نگی خدا یکسیت و دین یکی اونم اینیکی و هیچ کی جز این نیست

دینت تا موقعی حوزه خصوصی و حریم شخصبته که
            بچه 9 سالتو نفرستی بره مچد دسته سینه زنی راه بندازه با دوستای 7 8 سالش

دینت تا موقعی حوزه خصوصی و حریم شخصبته که
            بچت رو نبری کلیسا حرفای ضد انسانی اون ضد انسان رو گوش بده

دینت تا موقعی حوزه خصوصی و حریم شخصبته که
            بخشی از شومبوله پسر 3 سالتو ندی ببرن، در برخی موارد با دندان!

دینت تا موقعی حوزه خصوصی و حریم شخصبته که
            زنانگی دختر 6 سالت رو با چاقو نبری

دینت تا موقعی  حوزه خصوصی و حریم شخصبته که
            سر دختر 9 سالت روسری نکنی بگی تو دیگه بزرگ شدی

دینت تا موقعی حوزه خصوصی و حریم شخصبته که
           مخ بچت رو با اون خزئبلاتی که مخ تورو تو بچگی باهاش پر کردن پر نکنی

ازین حد که بگذری،
دیگه حوزه خصوصیت نیست
یه روزی میرسه که اگه از یه حدی بگذری دیگه لیاقت پدر مادر بودن رو نخواهی داشت
و در بهترین حالت ممکن اگه نزنن ددر دودورت رو یکی نکنن،
 دادگاهیت میکنن

introspective revelation

خانواده مهمه،                      وقتی نداریش،        وقتی داریش اهمیتش رو آنچنان که باید حس نمیکنی
رابطه مهمه،                       وقتی نداریش،        وقتی داریش اهمیتش رو آنچنان که باید حس نمیکنی
پول مهمه،                          وقتی نداریش،        وقتی داریش اهمیتش رو آنچنان که باید حس نمیکنی

دوست مهمه،                       وقتی نداریش،        وقتی داریش اهمیتش رو آنچنان که باید حس نمیکنی

سک س مهمه،                       وقتی نداریش،      وقتی داریش اهمیتش رو آنچنان که باید حس نمیکنی

کار مهمه،                           وقتی نداریش،        وقتی داریش اهمیتش رو آنچنان که باید حس نمیکنی

سلامت مهمه،                       وقتی نداریش،        وقتی داریش اهمیتش رو آنچنان که باید حس نمیکنی

....

آگاهی و دانش مهم نیست،        وقتی نداریش،   

اما داشته هات از یه میزان حدّی که بالاتر بره، اهمیتش رو حس میکنی

و نداشته هات رو بیشتر حس میکنی

 و ولعی وجودت رو می گیره

 میخوای بیشتر و بیشتر و گسترده تر و گسترده ترش کنی

 

***

از کشفیات خودم از خودم

My neighbor Greek inspiration

خاله  کُپُلیوس رفته سفر،
    خاله کُپُلیوس یه خاله ی شیرینه تُپپلیه یونانیه که رستورانش همین بغله و هر روز صبح و عصر با خنده ی شادش سلاملک میکنه باهام.
    خاله کُپُلیوس موقع رفتنه دختره وقتی فهمید این پارتی برا رفتنه اونه ، رفت و یه بطر از شراب یونانیاش ( که هر لیوانش 4 یوروئه) روبان قرمز پیچوند کادو داد بهش.
   خاله کُپُلیوس رو بارها سر میز غذای مشتری هاش دیدم، حالا یکیشون فامیل! یکیشون دوست! نمیشه که همه آشناش باشن!
اما اینقد خاله رو دوس دارن ، میشینه با خیلیاشون چاق سلامتی میکنه این قد شیرینه.
   خاله کُپُلیوس امروز یه نامه گذاشته بود رو در رستورانش که من و بقیه رو از نگرانی در بیاره وقتی یهو با دیوارای ریخته در حال بناییه مغازه اش روبرو میشیم.
    خاله کُپُلیوس نوشته بود:
                                    مهمونای عزیز،
                                                   من رفتم تعطیلات برا 3 هفته،
                                                   دارم میرم Corfu پیش مامانی ،
                                                   از فلان روز به بعد برمیگردم و خوشحال میشم که دوباره میبینمتون،
                                                   آتنای شما.

خاله کُپُلیوس رو دوس دارم و برام یه جور الگوی محبت و انساندوستیه
خاله کُپُلیوس لطفا زود برگرد.

Hachi pooo

ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم

ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم

ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم

ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم

ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم

ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم
ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم
ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم
ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم
ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم

ما ا ا ا  ...  اجا  زه ه ه ه.... نمی   دیییم

اگه کوچیک تر از تراکتورا و خاک بردارای حریفی که داره ددر دودورتو یکی میکنه هستی،
 بد نیس مخفی شی و از خشونت غیر قابل پیش بینی و هولناک استفاده کنی

اینو از Assassins creed یاد نگرفتم، 

"هاچی پوو" یه کودکی هامون بهم یاد داد

left hand, the retarded kid

 از فواید دیگر دست چپ،
_بعد از زحمتی که در 25 سال اول زندگی من (و احتمالا تمام عمر شما خواننده عزیز) در راستای بهداشت متقبل شد و یا همکاری صمیمانه وی با دست راست در تایپ در 20 سال گذشته جهان و با ورود کامپیوتر به خانه ی هر ننه قمر، و یا به عهده گیریه وظایف "مهم" دیگر در مواقعی که دست راست وظیفه کنترل ماوس را به عهده دارد_
همین بس که فرق بین لیوان زیر سیگاری و لیوان چای کنار تخت را دانسته و اشتباها خاکستر را در لیوان چای داغ شما نمیریزد.

ما قدر وی را دانسته، و ضمن تشکر از زحمات بی شائبه ی وی ، هیچ گاه از بی خاصیتیه وی ننالیده و به وی میبالیم.
بله.

our way

دوس دختر خوب
دوس دختریست که
به آفیس شما آمده و بگوید که یک ساعت زود تر از شما به خانه میرود  و شما در راه برگشت برای او یک عدد croissant  مورد علاقه اش بگیرید و پس از ورود به خانه او را سورپرایز کنید تا چشمانش برق گیگیلی بزند.

شام "همه چی قاطی کن تو مایه تابه" برایش بپزید ولی فراموش نکنید که حتما یک هلو یا یک قاچ هندوانه با لواشک،     یا پرتقال با موس سیب،     یا رب انار با شوکولات،    یا انگور با چایی ، نیز برای او روی میز شام بگذارید تا از تنوع حظ ّ کافی را ببرد.

بعد از اینکه بعد از 3 ساعت شما را با گول از پشت لپتاپ بلند کرده به تخت برد، پشتش را به مدت زیاد برایش ماساژ دهید.
و پس از
***** ~ ~ ~ ~ ~ ** ~ ~ * ~*~ *~ ><><><><><> ^ ^ ^ ^ ><><><> ~ * ~*~ *~><><><><><> ^ ^ ^ ^ ><><><> *~ *~ ><><><><><> ^ ^ ^ ^ ><><><<><><><><> ---- --- --.
طبق خواهش شما تک تک جوش های پشت کمر شما را با دقت یک جراح جراحی کند.
و پس از یک ...
 ** ~ ** ~ ~ * ~*~ *~ ><><>*<><><> ^ ^ ^* ^ ><><><> ---- --- --. دیگر،
 با هم از زندگی و راز های نهان هم بگویید و پشت سر دیگران "گوشت برادر مرده" خود را بخورید و هارت هارت از ته دل خوشی کنید و بعد ..
* ~ ** ~ ~  *~ ><><>*<> ><><><> ---- --- --.
و سپس در حالی که سر بر سینه-کتف  "غار" گون شما گذاشته ، بیهوش شوید.
بله.

wish it was a Dracula

پششه ها ی طبیعت:
پشه های طبیعت پشه هایی سگ پدرمیباشند که زیستگاه آنها  پارک و جنگل و لب رود و چمن و ...کلا اینجا سگ برینه هم یه ساعت بعدش یه چی روش سبز میشه! میباشد.
این موجودات که گاها از لحاظ ابعاد با آلت کرگردن برابری میکنند، سیری ناپذیر، خونخوار، تمام چرم ، ضد آب و متعدد می باشند، چنانکه در همان حال که با یک پا  پای دیگر را میخارانید و با دو دست صورت و بدن خود را با سیلی سرخ نگه میدارید، ( تا اینجا شدن 12 تا) سینزدهمی آنها سر از مراتع تُنُکِ حد فاصل شمبلیله و مقعد شما در میاورد و دمار آن را در میاورد.
در آزمایشی که گروهی از دانشمندان خارجی برای بررسی حد دخول (قابلیت نفوذ) این گونه ی بی همه چیز ترتیب دادند، مشخص شد که نیش این گونه حتی قابلیت تجاوز به نارگیل با پشم هایش را هم دارا میباشد!
 و در آزمایشی دیگر کاشف به عمل آمد که برای ایجاد قرمزیه متورمی به قطر 4 سانت و برآمدگیه 1 سانت، اوچچوک ثانیه ( یک میلیونیوم نانو ثانیه) و حتی گاها تنها نیت پششه کفایت میکند.
راه درمان آن در ویکیپدیا موجود میباشد
 ولی از راه های پیشگیری آن یکی
لباسه پوشیده ( چله تابستون که اینا هستن و آدم میره باغ کی شلوار آستین بلند تنشه آخه؟)
دود خوری مداوم  کنار آتش منقل روشن در طبیعت (اگر دودی و کبابی در کار نیس تو طبیعت چیکار میکنین اصن؟)
جنبش مداوم  (حرکات موزون بی وقفه )
و یا الکل زیاد ( چنان هوش از سر برد که یادی از پشششه نماند)
می باشند.

Alghous Alghous!!!i

ای که قربونت برم، با اون پاهای بلوریت!  چشای رعنات!  قد و بالات! گوگولی مگولیه منی! ای که فقط تویی و بس!
جووون مادرت (که از مادر زاده نشدی) مارو به گا نده!
ای که الهی فدات شم! لپ گلی من!  داف ترین داف ها! والاترین والاها!  من بمیرم فدات شم الهی!
جووون مادرت  مارو به گا نده!
ای که ....


و بدین ترتیب
 تاااا خود صبح مالیدند!

narcissism

از جمله بالاترین لذت های زندگی  اینه که
 تو بیش از 80% بحث ها بیش از 80% طرفین بحث حتی تو خلوت خودشونم اذعان داشته باشن که بیش از 80% حرف های تو درستترین نظر مربوط به اون موضوعه.
 شعف فرهیختگی و حسی مثل به بار نشستن نهال


(اون 20% های بقیه هم برای رشد و یادگیری آدم لازمه)

obligatory gift or sex price

497،600،000 = 497،600 * 1000
1632 =  ( 1524 * 200) / 497،600،000

31.3 = 52 / 1632

یعنی حدودا تا 60 سالگی ،  هفته ای یه بار ،  یه رنگ،  یه بو    ، آسه آس   ،     به انتخاب خودت!!

( یعنی فقط و فقط باید خااااک بر سر خودت کنن که الان داری گوش زندون آب خنک میخوری تا بلکه حکم بیاد قسطیش کنن)

misjudgment # 2

_ به نظر آدم چشم و دل پاکی میاد..

|:
( شایدم چشم و دل سیره!!)

misjudgment # 1

_ آدم سر به زیریه...

|:


( شایدم هیزه ولی کون دوس داره!!!)

Pre-facebook Academia

یعنی دوران ماقبل "فیس آباد" و "ریدر" دانشجوهای دکترا دس کم  پونزده بیست تا پی پر میدادن دیگه؟

اونوقت دوران ماقبل اینترنتم نفری یه کتاب مینوشتن!

insomnia / DSPS shit

شب بی خوابی ها و شب کلا نخوابیدن هات رو به دیگران پز نده،

اونا به تخمشونم نیس

اما برای خودت که یه نرم و فرم شخصیت شه

ازین که هستی روانی ترت میکنه

Sonate vom Guten Menschen

باید به ذات خوب بعضی از افراد و یا تغییر پذیر بودن ذات معدودی از افراد درون سیستم دل بست  و روش کار کرد ،

وقتی حریفت اونقدر قویه که نمیشه باهاش مستقیم در افتاد.

از درون راحت تر فرو می پاشن

a trip to jupiter

دیشب رو مشتری فرود اومدیم یه سیاره گرد نارنجیه گوگولی بود عین لوگو بازی های بچگیا بود سطحش
مایوهامونو تنمون کردیم و با دمپای و زمبیل پیکنیک و حوله رو دوش  در سفینه رو باز کردیم، لب پله ها رو به افق نارنجیه مشتری...  به دوستم میگم بفرما ، میگه نه اول شما بفرما...

 کانسپت "تعارف زدن فضانوردا به هم موقع فرود رو یه سیاره"  دیگه ولمون نکرد تا صبح

gotta lie smtimes

گاهی زشتیه دروغ  بهتر از تلخیه شکوندن دل آدماس،

 گاها باید دروغ گفت       دروغ شنید

white trip

- به به ! کلا سفید کردی تیپُ!  مبارکه مبارکه! چقدم بهت میاد!  خبریه؟!؟
+ مرسی .. شما لطف دارین،  نه راستش    اخیرا فوت کردم
- ای بابا! ...         خوب عب نداره مرگ حقه!
+ نه راستش من حقم نبود، به زور گرفتمش!

RIP

خیلی دوس داشتم یه بار کل جعبه خرمارو بر دارم
بعد وقتی گفت آقا کجا داری میبری؟
 بگم مگه صلوات نمی خواد طرف؟  خودم به تعداد خرماها میفرستم براش!

stream of a nightmare

من میرم بخرم و برگردم، حواست به مهمونا باشه اون کیلیدم بیاری ممنون میشم کلید در پارکینگ همرام نیس!

بیا اینم کیلید، اینم همرات باشه اگه کم اومد...   راستی اینو تو گفتی بیاد؟  :|

کی؟    ؟:

بالا دم در ورودیه پایین دیدمش... یه ده دقه پیش

|:  ....    s:  

اِ اینا اینجا چیکار میکنن؟ شیت!  اینارو کی گفته؟  شت!

کیا؟

دارن پارک میکنن اما نیست خودش تو ماشین! 

 ولی همین چندقه پیش بالا بود دم در پایین...

واسسا من برم سلاملک زشته..

....

...

گرفتی؟

نه داشتم میرفتم که...

راستی دیدی...

آره دیدمشون. ....  خودش کجاس؟ ندیدیش؟

نه همون یه رب پیش پایین دیدمش این پا اون پا بود بیاد بالا یا نیاد، فکر کنم جدا اومده بود، اینا تازه رسیدن آخه

...

شیت!

چیه؟

دیشب انگار اونجا بودم

کجا؟

فکر کنم... یعنی خواب دیدم، نمیدونم اما مث بز ساکت نشسته بود لبخند میزد، هی من میگفتم هان؟ چته؟ منو کشوندی اینجا که چی؟ هی میخندید... که چی خوب؟ هی لوس میکرد خودشو، آخرش یه لحظه که رفت اونور، اونیکی از اون پشت اومد یه کاغذ انداخت جلوم و رفت که توش بدخط نوشته بود چی باید بگم یعنی چی اون نیاز داره بشنوه. که همون موقع برگشت ، من موندم که آخه من بیام اینارو بگم؟!؟! عنه؟ خیلی شاکی شده بودم، خواب دیدم ... ولش کن اما اینا اینجا چیکار میکنن نمیدونم!!

..

بی خیال حالا.

( حالا تو هی هرشب بیا به یه نحوی، اینو اونو بفرس...

 لب وا نکنیا یه وقت خودت یه چیزی بگی!  نه کم نیار! به هرحال وقیحی گفتن وقاحتی گفتن! کم نیار آفرین!            

تا مستقیم نیای مث آدم غلط کردمو قرقره نکنی ... )

چرا ماتت برده؟ میگم حالا بیخیال!

هان؟ هیچی!  ...             رضا!!!  رضا!! پس کجاس  این پسر! رضاااا....

اه اینام که ول نمیکنن پاشن برن!  نشستن شام؟ یا چایی شیرینی ببریم براشون مثلا یعنی!؟؟! 

رضا!! ...    ندیدی این رضا رو؟

|:

باید با رضا حرف بزنم ببینم چه خاکی تو سرم کنم! این ول نمی کنه ظاهرا!

( بالکنا هرسه به هم راه دارن،  معلوم نیس شبه یا روزه، از یکی میری تو شبه، ازونیکی میای بیرون آفتاب داغ...

... فک کنم باز دارم خواب میبینم)

همیشه همین بوده، یعنی کارشه.. گفتی خودشو ندیدی ؟

حالا تو چرا اینقد حول ورت داشته؟ تو که میگی کاری نداری باهاش! یه غلطی خواس بکنه بیاد، پشیمون شد رفت! بی خیال!

آخه پس اینا عنن اینجا نشستن؟!؟!؟!        همیشه همین بوده...   بلاتکلیف!      اینا عنن؟    من نمیدونم اصن اَره و اوره این همه آدمو دعوت کردین اینجا که چی؟

...

بلیطمو ندیدی؟  باید چک کنم، میترسم تاریخ اشتبا شده باشه جا بمونم، اصن نکنه همین امشب بوده باشه نه پنج شنبه دیگه؟

باز زد به سرت؟

طولانی مدت که میام همینه ، یادم میره تاریخ برگشتو...  یادم میره زندگیم اصلش اونجاس!  بدبخت میشم اگه امشب بوده باشه!

بیخیال حالا!

هه ...  بازم دارم دنبال بلیط میگردم؟!

|:

  ( بازم حول جاموندن!   فک کنم باز دارم خواب میبینم...)

no future

_  بد نده ، چرا سیاه پوشیدی؟
+  آرزوهام مردن

_ آقا غم آخرت باشه
+  مرسی محبت دارین، باقی عمر آرزوهای شما

relativism shit

آره قربونت برم

 جوری ریدن به این دنیا که !!تو!!  بیای به من بگی که من غیر دموکراتم و دگمم!!!!!

باید طلا گرفت اونیو که گفت: 

"If You Open Your Mind Too Much, Your Brain Will Fall Out"

inflated self-satisfaction

یکی از بیماری های لذت بخشه روانی
بازسازیه نارسیسیستیکه دیالوگ آدم ها پشت سرته (حرفت حرفات نظرت نظراتت شخصیتت برخوردت برخوردات تیپت قیافت ..)

u piss me off with your peace arguments

چیز ها به ذات و اسنس خوب و بد نیستند
خشونت جنگ شورش ... خیلی بد و مخرب و شاید بدترین راه برای بدست آوردن چیزی باشه، بچه های جنگ و خون و خرابی و failed states و بی قانونی و .. همه درست و درست
اما اگر خشونت و جنگ و شورش  و ... رو "به ذات" بد و مردود بدونیم
تو سانتیمانتالیسمی گیر میفتیم که قابلیت درک کسانی رو که خشونت شاید آخرین راه رهاییشون، شنیده شدنشون یا تلاش برای تغییر باشه، از دست میدیم

Engarsi

ایف گیک ایز ساموان هو اِنجویز ریدینگ مُر دَن هیومن کامپنی،
دِن آیم اِ گیک وِن آیم کامینگ بَک هُم فرام ورک.



(az za'fhaye zabane farsi, adame estefade az mosavatha dar neveshtar ast).

mummy's boy

بعضی روزا
 از صبح دو سه بار از مضراتش براش میگفتم

اما عصر قبل ازینکه بیاد خونه چایی میذاشتم، نون پنیر و سبزی و گردو یا مربا  میچیدم

اون آرامش و لذتی که بعد از هورت (قلت؟) اول چایی تو صورتش میشد دید

کیف داشت خیلی

دلم براش تنگ شده

we don't know much less things than we used to not know

گاوان روانشادند.
 اوکی هم هست، روانشاد کلا هیچی نمیدونه، نمی خوادم بدونه. فوقش لیوان "ویسکی "ت رو میزنی به لیوان "آب جو"ش باهم خوشی میکنین خیلیم خوبه.
اما
 شمایی که کتاب رنگول منگوله "افلاطون" و "سقراط" سری جیم برا نوجوانان (جیم بود؟)  رو
 در کنار "کیمیاگر"
 تو 28 سالگیت
  خوندی
یا اگه خیلی خیلیم عینکتو جابه جا کرده باشی،
ماکزیمم قصه ها و اسمها و ایسم های چند تا از فیل سوفان ماقبل قرن 19 20 رو انگشت زده باشی
 و از دانش کلی  بشریت امروز تو دهه اول قرن 21 در (زمینه های مختلف) هم در حد اخبار شبکه 6 و میانگویی های برنامه های رادیویی خبر داشته باشی
گاو نیستی قطعا
ولی مطمعا باش فیلسوف هم نیستی!
و تو یک بحث جدی رو یک موضوع خاص
باید فقط
سعی کنی با باز نگه داشتن ذهنت و دوری از هرگونه تمسک به باورهای شخصی
و با کمک چالش جذاب اون بحث ، چیز یاد بگیری!
 در درونت خیلی صادقانه بدونی که هیچ کارته خاصی برای بازی و چیزخاصی برای دفاع نداری!
در یک نمودار "دانش کنونی جهان~ زمان" در همسایگیه همون روانشادان قرار میگیری

one song two lyrics

دیدین بعضی اوقات یه آهنگو با غم میخونین بد یکی (مثلا پارتنره مربوطه) همون آهنگو با شادی می خونه؟
قطعا تجربه های متفاوت رو حس آهنگا تاثیر میذاره
اما گاها هم ریشه از تعطیلی دو فرد مذکور داره که با همه ذکاوت یک سال طول میکشه تا میفهمن "عطر عود" و "مهربون من" دو آهنگ یکسان با دو شعر تاحدودی شدیدا متفاوتن

u cherry pick

یه بار دیگه که ازین محاسبات آماری با مفروضات fermi کردم این بود که
احتمال این که شما فردی باشید ، که حداقل یک نفر رو دیده باشین(یا شنیده) که از دید شما به طور معجزه آسایی ( دعا و توسل و امداد غیبی یا..) از یک بیماری مهلک (مثل سرطان فلان با نرخ مرگ فلان، مثل 90%) نجات پیدا کرده باشه، اینقد بالا بود که :

من، ازین که شما، با حیرت و سجود، از یک معجزه که به نظر شما هیچجوره دیگه قابل توجیه نیست، برای من به عنوان یک نشانه اثبات ماورا حرف بزنین، اصلا تعجب نخواهم کرد.

نه تنها اون "معجزه" یک امر طبیعیه بلکه "معجزه دونستنش" از دید شما هم امری قابل پیش بینی است.

(جزئیات اینم یادم نیس ، اما یه بار فیسآباد نوشتم اگه اشتباه نکنم، حالا مهم نیس اپرووچم رواینجا بنویسم، مهم تعطیلیه منه که برا چه کسایی با چه طرز فکرایی میشستم احتمالات حساب میکردم! روان شادم به جان خودم!!)

seeking answers with bias

کونتو بالا نگیر به من بگو از تو خوشم میاد چون توام با تحقیق به اینجا ( نفی خدا و ماورا) رسیدی و منم مثل تو تحقیق کردم سالها!!

یعنی بین این همه رَب و رُب تو گوشه کنار زمین و زمان ،  اَد زدو همون دین آبا اجدادیتو بعد سالها تحقیقاتت بهترین دین یافتی؟!؟!

خیر ما شبیه نیستیم،  نه در ریشه تحقیق و نه در شیوه تحقیق

طبیعیم هست

یه بار بعد از کلی تخمین fermi ( شیوه و نرخ رشد تکثیر و انتقال حداقل 10 دین برجسته دنیا) و محاسبات رسیدم به اینکه احتمال اینکه از تو تحقیقات شخصی فرد، دین آبا اجدادیش در بیاد عددی بسیار محسوس و استاتیستیکلی سیگنیفیکنته

(الان جزئیاتش یادم نیست، high بودم ولی اینقدر دقیق بود که یه مقاله کاملا جدی هم تو ذهنم نوشتم با مقدمه و محاسبات و نتیجه گیری!! D: )

there was a time i was cleaner than petals

وقتی پشه کوچولوهای مانور دهنده بر بالای سبد دوچرخه بغل تخت (بخونید سطل آشغال) رو یه شب ندیدید
دو حالت داره
یا وقت پایین بردنه کیسه ی سطل آشپزخونس
یا موقع شستن حموم

porchoone

شما یادتون نمیاد
آدما دو دسته بودن
یه عده می خندیدن و حال میکردن و میگفتن دقییییقا
یه عده فحش میدادن تو دلشون و با حرص کانالو عوض میکردن
وقتی "بهروز پرچونه" حرف میزد

tranquility forever

از مزایای دیگش این که
مجلس ختمه بی دغدقه ای خواهید داشت

justice

 از مزایای فرنگ همین بس که
یه عمر دست چپ میشست
حالا دست راست خشک خشک باید پاک کنه

integrasion

اگر روزی
 تو آفیسی سر کلاسی جایی بلند جلو همه تو دسمال فین کردین
و با وجود کمبود امکاناتی نظیر آفتابه و غیره رفتین دششویی یه دل سیر....
شبم مست با یه بطری ودکا کولا به دست گوشه خیابان تاریک لای بوته ها...    فیششششششششش
به خودتون فحش ندین

شما اینتگره شدین

psycho's last treatment

):    دکتر....

|:   بذارید معاینتون کنم...

|-8   هوم....  همونطور که فکر میکردم ...             

|:    هیچ راهی نداره....         سی تا قرص مینویسم براتون در اسرع وقت همشو باهم بخورید

psycho prescription's influence

): دکتر ....
شما گفتی شخصیت جدید پیدا میکنی ، نگفتین که شخصیت قبلیمم میمونه باهام!
الان یکیش اسیر شده تو اونیکی!!      دکتر ....

|:  یعنی الان چه طوره حالت؟

D: عالی دکتر عالی.... 

 (  s-:    نهههههه!  دروغ میگهههههه!  روانی رو دراگه داره چرت میگه! من اینتو دارم میلرزم!  پنیک کردم! کمکککککک )

|-8  هوم....

psycho prescription

):   دکتر...
       یعنی من چمه؟!

 |-8  ببین عزیزم، اینا که من میدم روبخور کلا یه شخصیت جدید پیدا میکنی

): دکتر یعنی خوب میشم؟

                        

|-8   تا ببینیم چی میشه

psycho analysis

 دکتر ....
                یعنی من چمه؟؟!  ):

|:   پاشو خودتو لوس نکن

indistinguishable

فاصله به اندازه موی باریک زهار کرگدنی ست
بین

کیلینیکال دپرشن

و

گشادی

عاقلان دانند

the wider the better

فرق هست بین
وقتش رو ندارم
و

کونش رو ندارم

سر خودتونو گول نمالید

zodiac Maniac

دلم یه جور خاصصصی می خواد بزنه زیر گوش/خنده
وقتی یک عنه مدرن پوشه مدرن نما با حالتی خاصصصصص می پرسه
 متولده چه ماهی هستی؟
|:

بعدم که من با پوزخند میگم فلان ماه (گاها دروغکی)
میگه "هوم مشخصه...!"
  |:


باید رید

suicide

 باز
با احترام
کلاه از سر برداشتم
احترام خاصی برای آدمهای چنین قوی قائلم
این کسشعرام که میگن ضعیف و نموند بجنگه و اینام مال آدمای کسخلیه که فک میکنن جنگی در کاره و آخرش فتحی.

چرا من پارسال نرفتم؟
اگرم به قول فلانی باید باهاش به دنیا بیای، من به اندازه کافی باهاش درگیر بودم که بدونم توم هست
  

double standard

من نسبت به مساله جنسیت و برابری دو جنس به شدت کانشس هستم و برای  احیای حقوق تضییع شده ی زن ها (و مردها) توسط مرد ها (زنها) مبارزه میکنم
اما خانوما! آقایون!!
مساله ی رابطه جنسی، عشق بازی، سکس ، عشوه گری ( فلرت)، دلبری (هیت کردن) و .... یک چالشه لذت بخش دوطرفس!!  بسیاری از مواردی که تو یک بحث روشنفکرانه  و کتب مطرح میشه، تو این جا مصداق نداره!!!
سیداکشن و تیک و ... به هیییییییییچ عنوان ربطی به تضییع حقوق شما خانوما نداره!
" وای من مست بودم فلانم کرد!    وای بی فرهنگ به کون من نگا میکنه!   وای پسرا فقط آدمو به یه خاطر می خوان! "
و و و با پسوند دفاع از حقوق نسوان یه جور ادای مدرنیته ی متحجرانه ی بازندگانه!  دبل استندارده!
چطور اگه یه کچله چاقه پیره زشت بود مست نمی رفتی خونش که بخواد فلانت کنه؟
چطور اگه یه دکتره بیزنسمنه هیکله خوشتیپ و خوش برخورد نگاتون کنه، دفعه بعد که دارین اون وری میرین کلنکس جاساز می کنین دکمه پیرنم باز تر میکنین؟
بسیااااااری از قوانین و اصول فرهیختگی این جا جای بازی نداره!
مثل دو شاپرک، مثل دو پرنده، مثل دو اورانگوتان، مثل دو خوک باید این بازیه سداکشن و فلرت و .. رو بازی کنین  و بازی رو ببرین! (با هر دوتونم چه خانوما چه آقایون!)

be human

اگر دین دارید
لااقل آزاده باشید

Soehil Nafisi

یه روزی کشفش می کنین.

یه روزی شمام مثل من بیمارگون آواش رو دوست خواهید داشت
و  با ادای جنوبی خواهید خوند :
مه وی چه با تو بدم که؟!  تو وی چه با مه بدت که؟!
یا آرزو میکنید که همه ی فصلنه دنیا کاشکه به بهار شبوده...
 یا یقین گمشده و ماهی گریز رو فریاد خواهید زد.
می دونم.

Music therapy

چند هفتس گیر دادم به آکاردئون، کلیپ آموزشی و قیمت چک کردن و ...
لذتی هست وصف ناپذیر وقتی کسل  وکپک از خونه بری بیرون ، ببینی دم خونه یه آکاردئونی و ساکسیفونی دارن صفا میکنن و مردم  تو کوچه از عمله بنا و مامانه کالسکه دار و ..یه لبخند شیرینی رو لبشونه، توام شاد و شارژ شی هر چی تو جیبته بدی بهشون،
 بعد بری سمساری سر کوچه ببینی یه تمیزش رو گذاشته 150 تا!!
یکم از نسبت کالیبر خودم و پیپر های نانوشته ی پیش رو بیشتر اطلاعات کسب کنم، میرم میخرمش و 6 ماه وقت میذارم یاد بگیرم.
لذتی هست در شروع ها..

acceptance of shit's naturalness

یه مرزی هست..
اون رو که رد کنی، دردش کمتر میشه
مرز پذیرش چیزها به عنوان واقعیت طبیعی.
دو مسیر برای عبور ازین مرز هست،
               حد اعلای بی خیالی
             حد اعلای فرهیختگی

child abuse tradition

پدر معنویه ادیان تک تکتون اگه الان اینجا بود

خود شما اولین شاکی مدعی العموم میشدین که به خاطر جنون و کودک آزاری دادگاهی و بستریش کنین!

caliber vs success

 داشنمندان آلمانی پس از سالها تحقیقات اعلام کردند
که رابطه ی خاصی (مستقیم یا معکوس) بین موفقیت و گشادی وجود نداره

reinforcing the SHITS # 2

"مهم نیته"ی محترم ،
  اون نیت خیرت رو که لوله می کنی میندازی صندوق صدقات قبل سفر و نذر و اینا!
 همون لوله ها لوله لوله جمع میشه میره کمیته امداد و مستضعفان و اینا هی کلفت و کلفت تر میشه
بعد میاد یا محکم میخوره تو سرمون یا میره تو کونمون!
با "نمودین مارو با این سادگی و حماقتتون"
 فرزند و خواهرزاده و دوست و .... شما

boring heaven for boring people

 بالفرض که شما سختی می کشین که اون دنیا حالشو ببرین، رفتین و رسیدینم
یهو یکیتون دلش به جا شیر و عسل، نوتللا بخواد چیکار باید بکنه؟

یا مثلا سیبم آخه شد میوه؟

به جا شراب روحانی همین تکیلا و عرق سگی (که یه عمر جلو خودتونو گرفتین نخوردین ) هوس کنین چی؟
یا گی باشین با حوری حال نکنین به کی باید بگین؟

آخه حوریه باکره هم شد جایزه؟ بلد نیس چی به چیه، دردسر!

 چهارتا اینکاره میذاشتین به جاشون، تو کتابا و حدیثاتونم مینوشتین فاحشه های اعلای بابل، یا اوکراینی یا .. از لحاظ تبلیغ تاثیر بیشتری هم داشت تازه!

Ad Hominem" logical fallacy"

  ابتدا سعی می کنند مطلبی غیر واقع را بدون ذکر دلیل به شما بقبولانند
"سیب میوه ی بهشته"
 سپس در صورت عدم پذیرش آن بهتان انگ میزنند
 "هر کی ندونه زشته"
و به جای اینکه دلیل و سند و مدرکی مطرح کنند به تخریب شخصیت شما می پردازند
"تنبل همیشه خوابه            جاش توی رختخوابه"


-----------------------------------------------------------------------------------
http://en.wikipedia.org/wiki/Ad_hominem

http://moghaletat.wordpress.com/2008/02/02/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C/

reinforcing the SHITs # 1

یه فرقی هست بین
احترام به فرهنگ یک نفر و ایستاده نشاشیدن در توالت خانشان
و بی احترامی به فرهنگ همان فرد با نرفتن به مجلس عروسیه مردونه زنونه جداش!

FUBAR

آااااااا ه واااا وی لاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
کوووووووووووووووو جججج  هاااااااااااااااااااااااااااااااااااا  ناااااااااااااا   راااااااااااااااااا
............

black and white rope

اشتباه نکنید
 دسته ای دیگه از آدم ها هستند
که مار جوری گزیدتشون که دیگه براشون بالاتر ازون سیاهی هیچ رنگی نیست.

more than an instinct

هیچ میزان روشنگری و روشنفکری و فمینیسم و حقوق بشر و مدرنیته و ...هم نمی تواند این حقیقت را عوض کند که،
مرد ها ( زن ها) ابژه ی جنسیه زن ها ( مرد ها) هستند.



----------------------------------------------------------------------------
       * فارغ از ملیت و نژاد و فرهنگ و .. هر مرد (زن) در حضور جمعی بیش از 15-10 زن (مرد)، لاجرم حداقل یکی از ایشان را گزینه جذاب جهت جفت گیری خواهد یافت.
      *  این یک هیپوتز است ، یک  تحقیق جامع آکادمیک میتواند این عدد را (حدودا) تعیین نماید (تغییر دهد)، و دلایل علمی (مغزی، تکاملی ..) احتمالی آن را برشمارد .   
      * این قضیه برای LGBT ها نیز صادق است.
     
       * * شاید بهتر بود می گفتم ابژه ی بالقوه ی جفت گیری ( mating)

even more embarrassing

اگر روزی
 در زدی و ناگاه وارد اطاقی شدی
         و تنها یک نفر آنجا بود
    با حالتی پریشان
به سمت در آمد،  جوابت را دم در داد،
آنی مپندار که به خود مشغول بوده،
 شاید تنها
گوزیده باشد 

Delayed sleep phase syndrome

آدما دو دستند;
سحر خیز و شب خیز

know my caliber

سوپر وایزره عزیز،
آخه چی دیدی از من؟
 دلت به صبح زود ساعت 12 اومدن سر کارم خوشه؟
هفته ای یه روز دلبخواه نیومدنم یا خوابالودگیه مزمنم دلت رو برده؟ 
پیشرفت فجیع کاری دیدی ازمن؟
  یا نکنه از "میخوام بعدش cognitive بخونم" من به علاقه وافرم به رشته و پروژه ی کنونیم پی بردی؟
نه آخه واسه چی هی به این ژورنال اون ژورنال قول مقاله های من رو میدی؟!  بعدم با شادی میای به من میگی از ما درخواست کردن تا فلان ماه یه مقاله رو فلان  بهشون بدیم و ای ول اینجوری شش تا مقاله میدی و به به و ...!!!!
آخه مگه سخته کالیبر آدم ها رو تشخیص داد؟
لطفا کمی واقع بین باش
         امضا :
             دانشجوی گشادی که تاپ بودن برایش به اندازه عطسه ی بزی ارزش ندارد

might blow up

نکنید !
3 هفته بعد از عمل رودوی بدنسازی نکنید!

deserve better

"خلایق هر چه لایق" !؟

جهان رندوم تر ازین حرفاس.

where "We" get our "quotes" from

یه حکایتی بود تو ادبیات دبیرستان که راهزنا قافله زده بودند

بعد یه دانشمنده بیچارم تو اون کاروان بوده،

بعد التماس میکرد که کتاب متابای منو پس بدین جون مادرتون، همه علمم اون توئه،

بعد رییس دزدا برگشته بود گفته بود که

 "دانشمندی که علمش تو کاغذش باشه همون بهتر که نباشه!"

بعد اون وقت این قرار بود حکایتی آموزنده باشه برا ما دانش آموزا!

هیچی همین خواستم بگم که هنوزم همونیم زیاد فرقی نکرده قضیه! 

popular SHITs

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو؟!
     |: 

TEN comandments

1 ) ابتدا یک بطری نوشابه را از یک سوم پایینی بریده
 2) بر روی سوراخ بالاییه آن آلومینیوم پیچی کرده
3) سوراخ های ریزی روی آلومینیوم ایجاد میکنیم
4) کمی ، تاکید میکنم خیلی کم کمی! گل گاوزبون (گل خطمی، گل کندم، گل رز، گلیاپوچ ... یا ازون گل سبزا ) روی آلومینیوم گذاشته
5) موسیقی دلخواه و جانکاهی گذاشته *
6) بطری را به آرامی از پایین و تا نزدیکی های سر آن وارد سطل آبی میکنیم
  7) گل ها را آتش زده و همزمان بطری را به آرامی بالا میکشید که با خلا ایجاد شده دود را به درون کشد
8) فویل را برداشته و در حالی که بطری را به آرامی پایین میدهید، دود را اینهیل کنید
9)....
10) دوستان دیگر خود را در ستاره ی بی همتا و زیبای  RT5##C2 در بازوی بالاییه صورت فلکیه Zoolakhi  ملاقات نمایید.

---------------------------------------------------------------------
* موسیقی ها پیشنهادی ما،  bullets،عمه بابایم کجاست،  I'm a bomb creator و ممد نبودی ببینی ، سهیل نفیسی و شراب شیراز هایده میباشد

suicidal attitude

سه بریدگی در دو روز!!

work out !!!i

یه ترس محزونی تو 28 29  سالگی هست....
ترس اینکه دیگه هیچوقت نتونی تو حموم مراتبت رو ببینی














***
الان دو ماه میگذره ازین پست، 6.5 کیلو لاغر کردم D:

WTF

فاجعه اونجاییه که طرف تو تفاله های قهوه ی دختره حرف --A-- رو تو آینده ش می بینه؟!
یا اونجایی که اون ابله دلش یهو قی ی ی ژ می ره که با دوست پسرش "ع ل ی" خوشبخت می شه؟!

Pi-Ech-Di to bokhoraaam!!i

تخت خوابش رو رو به قبله گذاشته    


بعد توجیهش اینه که دانشمندا هم کشف کردن که میدان مغناطیسی زمین جنوب به شمال تاثیر خاصی روی مغز و خواب و اینا داره!!     
  |-:
آخه یابوووو !!!!!  خوب کوووو ن علمی دادنت دیگه چیه خوب ! بگو اینجور حال میکنم ، منم می گم خوب کسخله بیخیال !

swamp

اینکه یه کتاب طی سالیان دراز عوض نشه
نشانه قدرته؟ یا حماقت؟

one step more...... ready?!i

"Blievers r all "atheist" toward all other milion gods of other cultures...

we just went one God further"

city of no lullaby

طوطی و میمون بی بخار که همیشه در اشل محدود داریم ازشون
صدی شصت هم که اگه شانس بیاریم و خر نباشن، سگ و شترن
روباه ها و خرس ها هم که ماششالا به میمنت منوچهرها (که کمم نیستن)، به شغل شریف مشغولن ،

من از این دلگیرم که چرا  
"موشه هیچ کاری نداشت" ها این قدر زیاد شدن؟



-------------------------------------------------------------------------
بی قصه بخواب دایی ،این شهر تاریک تر از اون که برات قصه شو بگن

!u wish; shall his majesty count too?!i

I)     اگه به آفریدگار اعتقاد دارید، با احترام طی سلسله مباحث علمی و منطقی نقد می شوید
II)    اگه به موجودی اعتقاد دارید که نظاره گر اعمال شماست و نشسته ببینه کی چی می کنه +- میده، یا کی چی می خواد بهش بده یا بگیره، به شما می خندند
III)    اگه فکر میکنین این داد و ستد ، پاداش، تنها درمقابل دستمال یزدیه، و هر کی بیشتر برق بندازه امید بیشتری داره، نه تنها خنده داره؛ که احمقانه ست
IV)     اگه فکر می کنین این قضیه کوانتیدست و تنها درسطوح معین و خاصی از اعداد و دفعات (ضرایب 31*، یا دهگان یا...) جواب می ده، و نگران این هستید که نکنه یکی بالا یکی پایینتر شه و نذرتون جواب نده، نه تنها احمقانست بلکه شرم آوره
V)       اگه یکی ازین تسبیح شمارای کلیک کلیکی دارین ، و بعد خوندن این مطلب به جای کمی فکر کردن، برگشتین گفتین"این یه موضوع عقیده ایه و ایمانی و ربطی نداره و ...و هنوز اون دستگاه تو کشوتون (یا ذهنتون) نگه داشتین، شرم آور و احمقانه هست اما دیگه خنده دار نیست!!!
دردناکه!!!
و خطرناک!!!!

Homeopathy !!!i

با این حساب تو همون بطری دوا تون،
 به همون اندازه ی دارو،
 آب منیه میرزا کوچک خان!
من!
 و یا الاغی که در نزدیکی کارخانه آب معدنی می زید
هم
 موجود است.
 گوارای وجودتان!

for those who know Dr. Becker

بعضی آدما جلو بعضی آدما رامند. حتی تو کابوس.

4 صبح خوابیدم، 9 شب پاشدم. قرار 8 صبح و کار و اینام رفت به چپ اسب آبی.